آب را گل نکنیم!
هربار بحث آرامش و توسعه و همراهی وهم افزایی درجامعه نمودار میشود برداری مخالف آن نیزشکل می گیرد.شاید بخش عمده ای از این فرایندها سهوی باشد اما حتما با کم آگاهی تشدید میشود. شاید بسیاری از موارد این چنینی با تجسم این جمله که " نباید برمنفعت خویش صحه گذاشت تا منفعت جامعه " همه کج اندیشی ها ، کم مهری ها ، سلیقگی رفتار کردن و..و...ره به جایی نمی برند. درصدد نباشیم از یک جریان یا جناح و حتی شخص حقیقی یا حقوقی به مناسبتهای خاص سیاسی یا عقبه های برخوردی یا سیاسی حمایت کرده یا مقابله کنیم.جامعه ما یک جامعه نیازمند حمایت و هم فکریهاست .نیازمند یک هم افزایی ، بهره مندی از فرصتها ، پتانسیلها وداشته های بویژه بومی است.اگر ما دنبال توسعه هستیم ...اگر نگران وضعیت معیشتی و اقتصادی وبالندگی منطقه هستیم بایستی با تمامی توان خود از همین پتانسیل ها و داشته ها استفاده کنیم. مخاطب این حرفها ، نوشته ها و اندیشه های بی برنامگی است ...تفکراتیست که با کم آگاهی شاید تیشه بر ریشه فرصتهای اندک به جامانده فوق می زنند و دقیقا مانند این است که آب را گل آلود کردهع باشیم و بس ! دراین صورت دچار خسران و اتلاف منابع و سرمایه های بیشتری خواهیم شد.دقت داشته باشیم اگر می خواهیم شخصیت گیرایی داشته باشیم و دیگران از کارها ونوشته ها وحرفهای ما ضمن التفات بیشتر همراهی بیشتری داشته باشند، نباید کاری کنیم که دیگران از ما به شکل نمادین یا موقتی یا محض خوششان بیاید؛ بلکه باید کاری کنیم که حرفها و نوشته های خود را از جنس دلها و وجود مردم بنا کنیم ...در کنارشان باشیم ،تا آنها نسبت به خودشان احساس بهتری داشته باشند و بر بودن وداشتن ما برخودشان رضایت داشته یا ببالند. این اصول دقیقا اصول اخلاقی مبتنی منشور اخلاقی فراسو است ...شهر ما دیار ما ...اقتصادما ...مردم ما ...خود ما ...همه به این تفکرات همراه بودن با همزبانی و همدلی نیازمنداست. درشت نمایی بیش از حد و تکیه بر مواردی که اندیشه ها و داشته های خود را از بین می برند به نفع هیچ کس نیست ....بهشت نصیبتون