واگویه ها

دست نوشته های من

واگویه ها

دست نوشته های من

واگویه ها

از بس که من تمام شدم «تو» بیا ببین گاهى دلم براى «خودم» تنگ مى شود ..............
قاسم جوادزاده مقتدر هستم ، متولد و ساکن رشت ....دانشجوی دکترای فراورده های چندسازه صنایع چوب وکاغذ دانشگاه تهران ...شاغل دولتی و مدرس دوره های مختلف صنعتی و .... بیش از 18 سال سابقه اجرایی ومطالعاتی و آموزشی و.... دارای دو کتاب تالیفی و 8 مقاله مختلف ISI , ISC و...
واگویه ها دست نوشته های گاه وبیگاه من است که حاصل ترواشهای ذهنی و لحظاتی است که قلم یارای نوشتن دارد.....آن زمانهایی که زمان صفر است و زبان از گفتن تهی میماند....
ایمیل :
javadzadeh.m.1382@gmail.com
javadzadeh@ut.ac.ir

انگیزه را باید ایجاد کرد نه انگیزه را باید داشت!

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ

یادم هست در یکی از نوشته های چندسال قبل یکی از دانش آموزان آن زمان و دانشجوی امروز نظری نوشت که ایکاش من هم روزی دکتر شوم....! من برایش این مطلب را نوشتم که : همین ...!؟؟؟ این که خیلی راحت هست ...بویژه با این همه دانشگاهها و روشهای رسیدنی که وجود داره! یادمون باشه دکترشدن هم بار تخصصی داره و هم عمومی ....نباید اجوف باشه ...متاسفانه چیزی که الان فراوونه این دو جنبه هست! پس دکترشدن یک مالکیت یا هویت معنوی میخواهد یعنی فرد باید تمام الزامات دکترشدن را داشتن باشد....چه فراوونه دکترهایی که ......بماند...چیزی نگیم بهتره ! بگذاریم و بگذریم ....همیشه گذار از یک مرحله ای که باهاش آشنا هستی و دردهایش را میشناسی خیلی سخته ودردناکه ! پس اینکه بهت بگویند "دکتر"زیاد سخت نیست خیلی راحته اما اینکه بشی "دکتر" سخت تره اما نشدنی نیست...!

واقعا همینجور هست ، برای یک هدف باید دل وهوش وعقل آن را بفهمی... و انگیزه داشته باشی ....البته انگیزه را داشتن درست نیست انگیزه را باید ایجاد کرد...!و این ایجادانگیزه به هیچوجه غیرقابل وصول نیست...کمی تمرکز و صلابت خواستن میخواهد...ضمنا به یاد داشته باشیم که هرگز حتی در کارها و برنامه های روزمره هم از افعال منفی درجاهایی که اجازه توقف و ماندن نداریم نباید استفاده کنیم ...بزرگترین آفت ایجاد انگیزه توجه به حرفهای اطراف و محدودکردن افق دید خودمان است....دوچیز برای این کار مهم است ....یکی اینکه حرفهای منفی اطراف را مانند هیزمی برای آتش ، انرژی راه خود قرار دهیم و دوم اینکه افق دیدخود را همیشه در جلوی خود احساس کنیم وهیچوقت افق دید خود را براساس محیط حاشیه واطراف خود تثبیت شده و راکد احساس نکنیم ...ای دومی خیلی مهم است ، بارها شده در زندگی دچار چنین دوگانگی ها میشنویم و شاید دلیل بسیاری از توقفها همین حالت باشد. بنابراین حرفهای محیط مارا مقید نکند براینکه دچار ضعف در مسیر شویم ....و از هدف در افقهای بالای دید خود منحرف شویم....این دو مورد شروط لازم وکافی ایجادانگیزه است.

انسانها از نظرتوانایی و اراده انجام هرکاری که همان انگیزه نامیده میشود با هم تفاوت دارند. انگیزه  موتور محرکه رفتارها هستند که به پاسخگویی به نیازها بستگی است. 

برای ایجاد انگیزه لازم است سطح نیازها شناسایی شود. تجربه نشان داده که با افزایش سن افراد و بالارفتن هزینه‌های زندگی ، نیازهای مادی بیشتر شده و هر چقدر سن افراد نیز کمتر شود، انگیزه‌های رشد و شغلی در آنان بیشتر از نیازهای مادی است.

بنابرای حرف آخر اینکه وظیفه خطیری.... بردوش برنامه ریزان سنگینی میکند که بایدرنگ بوی ایجاد انگیزه را را برای جوانان ایجاد نمود ...استفاده از مدلها وسیاستهای مختلف در این راستا حتی در مسائل آموزشی وفرهنگی واجتماعی بسیار میتواند در عملکرد و بیلان کاری خود آنها وحتی توسعه حوزه های کاری آنان نقش داشته باشد...از این واگویه به همین سادگی نگذریم!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۰۶
جوادزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی